عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 20 فروردين 1390
بازدید : 2117
نویسنده : لارستان بزرگ

مبلمان شهري در فضاهاي شهري

در مجهزسازي فضاهاي سبز و باز شهري ابتدايي‌ترين روش براي احساس آرامش و راحتي در پارك‌ها استفاده از نيمكت است. طرز قرار گرفتن اين نيمكت‌ها بايد به شكلي باشد كه دسترسي به آنها آسان و راحت بوده يعني در سراسر پارك و به تعداد زياد موجود باشد. صندلي‌ها بايد در روبه‌روي مناظر زيبا اما در جايي كه در مسير رفت و آمد افراد قرار نگيرد، واقع شود.



:: موضوعات مرتبط: مدیریت شهری , ,
:: برچسب‌ها: "مبلمان شهري"استانداردها"طراحي"زيباسازي شهر"فضاهاي شهري" ,
تاریخ : 19 فروردين 1390
بازدید : 2408
نویسنده :

چه گویم که تو را شایسته باشد                                   زبان در وصف رویت خسته با شد

آنچنانکه در سادگی سروده های غلامحسین مشخص است.پیش از آنکه شاعر باشد یک عارف دلباخته است که شعر را همچون چاهی برگزیده که درگاه شکوه ونیاز"تمام سوز وگداز خود را در آن به فریاد بنشیند ودر توصیف وثنای معشوق خویش "آنجا که خویش را ناتوان می بیند از مقام حضرت معشوق طلب می کند که:تو خود به من بیاموز آنچه را که شایسته ثنای توست و می فرماید:

چه گویم که تو را شایسته باشد                      زبان در وصف رویت خسته باشد

همه خرد وکلان جویای وصلت                     جهان در بند عشقت بسته باشد

در12فروردین سال1361دست تقدیر او را با دختری فرشته صفت آشنا کرد که(طوبی)نام داشت.طوبی علیرغم ناتوانی وبیماری قلبی محبوب خود وی را به همسری برمی گزیند وبا این شیدای دلباخته ازدواج می کند.اما این وصال دیری نمی پیماید و در شب 30 شهریور ماه سال1361 در شیراز در بستر مهربانی در برابر چشمان طوبی چشم از جهان بر می بندد و به محبوب ازلی وابدی می پیوندد.

پیکراو در دارالرحمه شیراز مدفون است

غلامحسین جعفری آرزوی خود را در سروده آرزوی شاعر اینگونه بیان می کند:

میل دارم چو ز دنیا رفتم

و وجودم بگسست از هم

بشوم معدنی از آهن

که بسازند از آن خنجر نوک تیزی

وببرند به آن گردن جباری

و اگر پیکر بی جانم

نبودلایق این خنجر

بشوم خاک گلستانی

و از آن خاک گلی روید

که شود عط سر یاری

و اگر پیکر بی جانم

نبود لایق این رتبه

بشوم کرمک شب تابی

وخروسی که سحرگاهان

بکند قصد دعا خوانی

به خیالی که خدا اورا

عوض حمد و ثنا داده

بشوم قوت سحرگاهش.

(روحش شاد ویادش جاودان باد.)



:: موضوعات مرتبط: مشاهير لارستان بزرگ , شعر لارستان , ,
:: برچسب‌ها: "لارستان کهن"بنارویه"مشاهیر بنارویه"شیدا"دیوان اشعار" ,
تاریخ : 18 فروردين 1390
بازدید : 2227
نویسنده :

 

اولین شعر غلامحسین:

تا ابد خون می چکد از دیدگان مسلمین

                           در عزای قتل حیدر پادشاه مومنین

کشته شد از تیغ نامردی به هنگام نماز

                            ابن ملجم را نشسته داغ ننگی بر جبین

...وراه خود را اینگونه انتخاب می کند که:

گربخواهی جعفری عاشق بشو

                       بنده عشق علی شو که بود مولای دین

او به هستی با دیده دل می نگرد.هم از این روست که درد مردم را درد خود می داند...:

آن زمان که مادر طفلی

داده از دست شیر پستانش

دست او سوی عابر بی غم

طفل مرده روی دامانش

من چه سان خنده کنم؟!

...

وبه پیروی از مولایش از همان دوران نوجوانی به دستگیری تنگدستان پرداختند واز سویی شعله عشقش روشنی بخش محفل دلدادگانش بوده به طوری که شیفتگانش خود را در زلال کلام او یافتند:

پیکرم آینه ای صاف است

هر که خود را می نگرد در من

شکلی از قامت خود بیند

با همه زشتی وزیبایی

هر که از من بکند دوری

وحشت از دیدن خود دارد

هر که با من بشود مانوس

فکر بشناختن خویش است

ودر جایی دیگر میفرماید:

ای دوست

عاشق بودن را

با صدای بلند

                   اعلان کن

تا آنکه مرد ره است

               بیایید

وآنکه نامرد است

             بگریزد

شیدایی او در اثارش مشهود بود ودر محفل پروانگانش به جز حضرت حق دلبری را نمی بیند .او در سال1344در سن 16 سالگی به زندان شاه افتاد وپس از آزار و شکنجه هایی که در زندان متحمل می شود ازبند رها گشته واندکی بعد به بیماری قلب دچار می شود به طوری که برای معالجه به خارج از کشور سفر می کند وحین عمل قلب از دو پا فلج می شود واز ان پس برای راه رفتن از عصا استفاده می کند.

در سروده های(مرد دانا)و(نیک مرد)از آقای ناصر شریف رازی که وسایل وامکانات انتقال او را به بیمارستان برامپتون لندن جهت انجام عمل جراحی قلب فراهم ساخته کمال سپاسگزاری را ابراز می دارد.

روح شیدای او آنچنان عاشق و دلباخته حضرت حق بوده که بیماری و از کار افتادگی پاهایش خللی در ایمان وعهد او با معشوق ایجاد نکرده.در منظومه زیبا وسوزان(برزو و پریسا)مراحل کمال سالک وجوینده وصال حضرت عشق را با استناد به عشق مجازی در توصیف عشق حقیقی آنچنان ساده و دلنشین به تصویر کشیده است که کمتر کسی است ازآن متاثر نگردد.تا آنجا که نوشیدن زهر را که اشاره به چشم پوشی از دنیای فانی برلی رسیدن به جاودانگی با نیت وصال یار در پذیرش وپایداری در وفای به عهد و فانی شدن در حضرت محبوب می داند.شیدا عشق به حق را سر منشائ آفرینش می داند وهم از این روست که مستی غم وشادی خود را همه از الطافالهی دانسته میفرماید:

گر عاشقم در کوی تو-هستم ولی بر روی تو

                          برمهر تو بر خوی تو-بر زلف عنبر بوی تو

هستم ولی از روی تو-شادم ولی از سوی تو

                          هر کس که آید سوی تو-علشق شود بر روی تو



:: موضوعات مرتبط: مشاهير لارستان بزرگ , ,
:: برچسب‌ها: ‏"لارستان کهن"بنارویه"مشاهیر بنارویه"شیدا"اشعار" ,
تاریخ : 17 فروردين 1390
بازدید : 2559
نویسنده :

 

به نام آن حقیقت مطلق"

آن کلید بسته ها"نور و سمبل وحدت

که مقرر ساخت هجرت خاک را از خاک

 

                                                            "مقدمه"

غلامحسین جعفری متخلص به شیدا"غلامیست دیگر از کوی دلبر.ستاره ایست

فروزان در منظومه عشق.

غلامحسین جعفری در سال1329در قریه کوچکی در حومه لارستان فارس به نام(بنارویه)دیده به جهان گشود.پدرش ابوالحسن ومادرش فاطمه نام دارد.‏ ایشان که فرزند دوم خانواده بودند چند روز پس از تولد به همراه پدر و مادر برای زندگی به شهر آبادان مهاجرت نمودند بطوری که شناسنامه اش صادره از آبادان می باشد و بدین خاطر سرزمینی را که از آن سر برون کرده و دیده محجوبش را بر جهان گشود فراموش نکرده.‏ و درمنظومه زیبا ودل انگیز(برزو و پریسا)شهر بنارویه را موطن خود معرفی نموده اند.

وی از همان دوران کودکی دارای روحی حساس وبصیرتی شگرف (پابوس گل) با این ابیات چنین توصیف می کند:

ز وزی که تولد گشته ام من                    چنان یک بلبل سرگشته ام من

ز وقتی که شنیدم نام گل را                    به پابوسش کمر بسته ام من

یا در سروده (طعم بلا) میفرماید:

تا دیده من روی تو دیده                         دل طعم بلا را بچشیده

عمری به هوای تو ولیکن                        اندیشه به جایی نرسیده

در سن16سالگی با الهام از روح بلندخویش شروع به سرودن اشعارش می نماید:

              درآن سالی که شانزده ساله بودم

                                           شبی با سینه پر غصه خفتم

              میان خواب وبیداری بدم که

                                      نخستین قطعه شعرم بگفتم

...واولین شعرش را در شهادت حضرت مولا علی ابن ابیطالب آغاز نمود...

تا ادامه با ما باشید

نویسنده:حمید رضا



:: موضوعات مرتبط: مشاهير لارستان بزرگ , ,
:: برچسب‌ها: ‏"لارستان کهن"بنارویه"مشاهیر بنارویه"شیدا"اشعار" ,
تاریخ : 16 فروردين 1390
بازدید : 2666
نویسنده : سودابه‎ ‎(درزوسایبان)

این روستا بین دو رودخانه قرار دارد فاصله این دو رودخانه حدود 80کیلومتر است .

جمعیت روستا تقربا 6تا7هزار نفر است .

قبلا کشاورزی روستا بسیار فعال بوده به همین دلیل 8هزار هکتار  از زمین های روستا به کشاورزی اختصاص داده شده.

حدود 300تا400چاه ابی دارد که الان نیمی از ان هم فعال نیست.به همین دلیل دیگر شغل چندانی درروستا وجود ندارد  همین باعث شده بیشتر جوانان برای کار کردن به شهر های اطراف مخصوصا بندر عباس بروند.اما الان قرار است در اینجا یک مجتمع دامپروری بسازند اگر این اتفاق بیفتد بسیاری از این مشکلات حل خواهد شد ان شاالله.



:: موضوعات مرتبط: روستاهای لارستان کهن , ,
:: برچسب‌ها: ‏"لارستان"روستاهای لارستان"روستای درزوسایبان"شغل"مهاجرت" ,
تاریخ : پنج شنبه 2 فروردين 1390
بازدید : 2592
نویسنده : لارستان بزرگ

در شهر لار ...

" لار " پايتخت ايالتي به همين اسم است كه سابقا مملكت پادشاه نشين لقب داشته است. وسعت اين شهر متوسط است و از اطراف كوه هاي بلند بر ان فشار اورده اند و خود شهر در گرداگرد تپه اي بنا شده كه بالاي ان قلعه اي سنگي دارد كه محل ساخلوي قشون پادشاه ايران است.

هواي اين مملكت خيلي گرم است و اب ديگري غير از اب باران ندارد، كه در انبارها ذخيره مي نمايند و هر وقت مي گشايد مانند سيل به يك طرف شهر جاري مي شود و از دو طبقه كه با سنگ ساخته اند، چون ابشار مي ريزد و در شهر و اطراف شهر، درخت خاصه نخل و بعضي اشجار گرمسيري زياد است، و در باغ ها و كوهستان عده زيادي درخت نارنج ديده مي شود.

در لار دو كاروانسرا بيشتر ديده نمي شود، يكي در شهر كه خوب ساخته نشده و ديگري منتها اليه شهر طرف هرمز كه بالنسبه راحت تر است. اگر در موقع بارندگي پر از اب نشود، گاهي بايد چندين روز انتظار كشيد تا اب ان بيرون برود و قابل سكني بشود.

به همين جهت فرنگي هاي مسافر در منزل هلندي ها كه در اخر شهر خانه دارند، منزل مي كنند. هلندي ها مجبورند كه در لار خانه داشته باشند، براي اينكه بارهاي ابريشمشان كه از اصفهان مي ايد در انجا بايد پايين اورده شترها را عوض كنند، زيرا شتر هر ولايتي نبايد از ولايت خود تجاوز كند،

به علاوه شترهايي كه از اصفهان مي ايند طاقت گرما ندارند و بايد بارهاشان را تسليم شترهاي گرمسيري بدهند. نظر به اين احتياج اغلب حاكم لار مدتهاي مديد انها را معطل مي كند تا شتر تازه برايشان حاضر نمايد و اين موضوع موجب خسارت زياد براي انها مي شود.

زيرا كشتي هايشان كه در هرمز منتظر بارگيري ابريشم هستند، هر روز مبالغ گزاف خرج دارند و هيچ چاره براي اين كار ندارند، مگر اينكه مبلغي به حاكم لار نياز كنند تا زودتر شتر به انها برساند و لوازم حركتشان را فراهم نمايد.

در يكي از سفرهاي خود در مصاحبت " مسيو كنستان " رئيس كمپاني هلندي بوديم، پانزده روز در لار مانديم چون هوا هنوز خيلي گرم بود و كشتي هاي معهود وارد بندر هرمز نشده بودند، ما ترجيح داديم كه در لار توقف نماييم تا خبر ورود كشتي ها برسد.

______________________________________________________________________________

‍پي نوشت:

1_ژان باپتيست تاورنيه (1606-1689م) را پژوهشگران يكي از بزرگترين سياحان قرن 11 هجري (قرن هفدهم ميلادي) مي دانند كه در فاصله سالهاي 1401ه.ق-1665م)به روزگار سلطنت شاه سليمان صفي و شاه عباس دوم حداقل شش بار به ايران مسافرت نمود.

2_ تاورنيه مطالب ارزنده اي راجع به ايران از خود باقي گذاشته است كه از حدود سفرنامه هاي معمولي تجاوز كرده است، زيرا او با نظري دقيق نسبت به همه امور، از بزرگترين مسائل تا كوچكترين انها توجه كرده و با صراحت و صداقت انچه ديده و در اطرافش گذشته به رشته تحرير دراورده است.

3_بدون شك تاورنيه از سياحان همزمان و جهانگردان بعد از خود ارزش بيشتري دارد. زيرا تعداد مسافرتها و اقامتش در هر يك از اين سفرها بيشتر از ديگران بوده است و حق تقدم او نسبت به جهانگردان ان زمان حتي شاردن او را برتر مي سازد.

 



:: موضوعات مرتبط: سفرنامه ها , ,
:: برچسب‌ها: "لارستان"لار"سفرنامه تاورنیه"کاروانسراها"هلندی های لار"کشتی های ابریشم" ,
تاریخ : 4 فروردين 1390
بازدید : 2912
نویسنده : لارستان بزرگ


:: موضوعات مرتبط: لارنوشت , ,
زمین باقی می ماند اما انسان فانی است،انسان به جهان چشم می گشاید،اما دوباره در قعر خاک مدفون می گردد.زندگی بس کوتاه است،اما جهان در مکان جاوید خود پایدار باقی می ماند. partnering with Indigenous peoples to Defend their Lands، Languages، and Cultures

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان استان من لارستان و آدرس bazigar.Loxtarin.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار می گیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com