چرا همه به دنبال تشکیل استان جدید هستند؟
این روزها گشتی در دنیای اینترنت بزنید با حجم وسیعی از وبلاگهای فارسی نظیر همین یکی که دارید می خوانید مواجه می شوید که به دنبال تشکیل استانی جدید هستند. سئوال اینجاست که چرا جدایی از استان فعلی و تشکیل استانی جدید آرزوی خیلی هاست؟
تقسیمات کشوری به شیوه نوین در ایران از دوره پهلوی اول آغاز شد. تا پیش از آن کشور بصورت ولایتی و ایالتی اداره می شد. به این نحو که از دربار شاهزاده ای برای حکومت بر منطقه ای از کشور روانه می شد. معمولا ورود حاکم جدید با مقاومت حاکم قبلی روبرو می شد و تاریخ گواه زد و خوردهای فراوان از این قبیل بوده است. علاوه بر آن، ضعف حکومت مرکزی بویژه در دوره قاجار از یکسو و دسیسه های قدرتهای خارجی از سوی دیگر، زمینه را برای نافرمانی برخی قبایل فراهم می کرد و اینان خود حکومت های مستقلی تشکیل می دادند که گاه همانند شیخ خزعل در خوزستان، داد جدایی از ایران را نیز سر می دادن. رضا خان با سیاست های گوناگون از جمله تطمیع، سرکوب و قتل سران طوایف توانست ناآرامی های کشور را کنترل کند و پس از آن تقسیمات کشوری با شیوه های نوین در ایران پیاده سازی شد. این بار دیگر خبری از ولایت و ایالت و حکمران نبود و آنچه پس از دو سه مرحله باقی ماند سیستم استانی بود که تاکنون نیز ادامه داشته است.
نظام اداری فعلی کشور دارای نقائص فراوانی است که نتایج منفی آن در شهرستان های معمولی بیشتر دیده می شود. تفاوت آشکار بین کیفیت زندگی و خدمات در شهرهای بزرگ و کوچک از یکسو و عدم وجود برنامه های امیدبخش از سوی دیگر، ساکنان شهرهای مختلف ایران را به تلاش برای تشکیل استانی جدید به مرکزیت شهر خود ترغیب می کند. در زیر به چند نکته اصلی در ایجاد این انگیزه اشاره می شود:
تمرکز تصمیم گیری. نظام متمرکز تصمیم گیری در کشور ما به گونه ای است که نه تنها در مسائل ملی که در بسیاری از امور جاری و محلی مناطق مختلف نیز، عوامل تصمیم ساز و تصمیم گیرنده در پایتخت متمرکز هستند. پس از تهران، پائین ترین سطح مدیریتی دارای اختیارات قابل توجه استانداری ها و ادارات کل در مراکز استانها هستند. متاسفانه ادارات شهرستانها و بخش ها تنها مجری تصمیمات تهران و مرکز استان هستند و فاقد کمترین اختیارات. به همین دلیل تصمیمات بومی برای هر شهر در محیطی دیگر گرفته می شود.
تمرکز امکانات در مرکز استان. با تشکیل هر استان جدید، سرفصلهای مستقلی برای عمران آن استان گشوده می شود که آنچه که تاکنون دیده شده تمرکز بر عمران شهر مرکز استان برای سالهای طولانی بوده است. مثلا اگر قرار است اتوبانی در استانی ساخته شود صدالبته که حتما باید از مرکز استان شروع شود. جای دانشگاه و بیمارستان و فرودگاه هم بی تعارف مرکز استان است. سالها و دهه ها باید بگذرد تا برخی از این امکانات به شهرهای تابعه استان هم برسند. در استان لرستان، شهری مانند بروجرد که سوابق طولانی فرهنگی دارد تنها چندسالی است که نیمچه دانشگاهی دولتی در آن ایجاد شده است.
استان یعنی مرکز استان. این حرف گزافی نیست که بطور معمول شهر مرکز استان به عنوان ذی حق و صاحب اصلی استان در نظر گرفته می شود. خبرهای استانی (بجز تهران) معمولا بر مرکز استان توجه می کنند. شبکه های تلوزیونی استانی در واقع شبکه های محلی شهر مرکز استان هستند و فرهنگ و افتخارات هر استان نیز با تمرکز بر مرکز استان نوشته می شود. ادارات کل و استانداری نیز به علت استقرار در مرکز استانها، درواقع حوزه اصلی خدمات خود را شهر مرکز استان می دانند و دست کم نیمی از برنامه ها و خدمات خود را در همان شهر پیاده می کنند. بطور خلاصه نام و فرهنگ هر استان در مرکز استان آن خلاصه می شود مثل فارس و در این میان خرده فرهنگ های سایر شهرها و مناطق استان نادیده گرفته می شوند. در همین مثال استان لرستان، فرهنگ و گویش خرم آبادی سالهاست که ملکه استان شده و لک ها، بختیاری ها، ازنایی ها و بروجردی ها دچار سانسور فرهنگی شده اند.
به هرحال به نظر می رسد تا نظام فعلی اداری و مدیریتی فعلی در کشور جاری است تقاضا برای استانهای جدید نیز باقی خواهد ماند. از این رو دولت هر از گاهی مجبور به افزایش هزینه های خود و تشکیل استانی جدید خواهد بود. این همان چرخه بیهوده ای است که به نظر می رسد چاره ای برای آن وجود ندارد.
:: موضوعات مرتبط:
استان لارستان ,
,
:: برچسبها:
,
لارستان کهن ,
استان لارستان ,
استان جدید در ایران ,
چرا همه به دنبال تشکیل استان جدید هستند؟ ,
,